Web Analytics Made Easy - Statcounter

 خبرگزاری فارس ـ حوزه حماسه و مقاومت: در سی‌و هفتمین سالگرد عملیات «کربلای ۴»، فیلمی از سینه‌زنی و توسل غواصان گردان حضرت ولیعصر(عج) و حبیب‌بن‌مظاهر لشکر عاشورا به دست‌مان رسید که به همین بهانه از «محمدباقر برزگر» خواستیم که روایتی از عملیات کربلای ۴ و موقعیت این فیلم را بیان کند.

«محمدباقر برزگر» از معدود غواصان نیروهای استان آذربایجان غربی است که در عملیات کربلای ۴ سالم از آب بیرون آمد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در واقع او تنها بازمانده ستون ۷۰ نفره غواصان خط‌شکن گروهان یک از گردان ولیعصر(عج) لشکر عاشورا در این عملیات است.


محمدباقر برزگر از غواصان دفاع مقدس

یازده کیلومتر غواصی در شب

بزرگر در زمان اجرای عملیات کربلای ۴ ، یک نیروی بسیجی ۱۵ ساله‌ بود که قبل از حضور در جبهه هیچ وقت شنا نکرده بود. او درباره آموزش غواصی‌ می‌گوید: «در مهر ماه ۱۳۶۵ به علت کم بودن نیرو در گردان غواصی ولیعصر(عج) قرار بود از سایر گردان‌ها به این گردان منتقل شوند که من هم یکی از نیروها بودم و به گردان غواصی پیوستم. دوره آموزش ما در سد دز برگزار شد و بنده توانستم شناگر ماهری شوم. ما در آذر ماه ۱۳۶۵ آماده اجرای عملیات کربلای ۴ بودیم. اواخر آموزشمان مانور کربلای ۴  را انجام دادیم که در این مانور حدود ۱۱ کیلومتر در شب غواصی کردیم. این مانور از ۱۱ شب تا ۵ صبح ادامه داشت. وقتی که ۵ صبح از آب بیرون آمدیم، دیگر توان نداشتیم. از طرفی هوا خیلی سرد بود ضمن اینکه مانور سختی را پشت سر گذاشته بودیم. توانمان به قدری کم بود که حتی نمی‌توانستیم یک خرما را بجویم. اما در هر صورت باید آماده عملیات می‌شدیم.»

مراسم سینه‌زنی شورانگیز قبل از «کربلای ۴»

در اواخر آذر ماه ۱۳۶۵ که رزمندگان آماده شروع عملیات کربلای ۴ بودند، سیل در خوزستان آمد که سبب طغیان رود کارون شد؛ طوری که حتی بولدوزر و لودر لشکر عاشورا زیر آب رفت. بزرگر درباره این اتفاق و مراسم سینه‌زنی و توسل به اهل بیت(ع) که بعد از این سیل برگزار شد، بیان می‌کند: «منطقه را آب گرفت و امکان داشت چادرهایمان را آب ببرد. بیل و کلنگ هم نداشتیم تا مانع رسیدن آب به چادرهایمان شویم. به همین خاطر با بشقاب‌های روحی‌ خاکریز زدیم و جلوی آب را گرفتیم. بعد از این جریان، غواصان مراسم سینه‌زنی و توسل به اهل بیت (ع) برگزار کردند که در این مراسم شهید حاج رضا داروئیان به زبان آذری شعر مرحوم استاد شهریار را مداحی می‌کرد «حسینه یرلر آغلار، گویلر آغلار/ بتول و مرتضی، پیغمبر آغلار» و غواصان با شور و حال عجیبی این بیت را تکرار می‌کردند.»


نفر اول ایستاده شهید عبدی، نفر اول نشسته محمدباقر برزگر و پشت سر برزگر شهید ناصر نجار رسولی

با ماشین‌های یخچال‌دار عازم منطقه شدیم

موعد عملیات فرا رسیده بود و قرار بود دوم دی ماه رزمندگان به اطراف اروند رود منتقل شوند. برای اینکه عملیات لو نرود، غواصان را با ماشین یخچال‌دار حمل ‌کردند. این غواص درباره انتقال به منطقه عملیاتی می‌گوید: «حدود ۷۰ نفر با تجهیزات کامل بودیم. لباس غواصی را در ساکمان گذاشتیم و با لباس بسیجی و اسلحه و مهمات سوار ماشین یخچال‌دار شدیم. آنقدر فضا تنگ و بسته بود که به سختی نفس می‌کشیدیم. در ۲ کیلومتری اروندکنار پیاده شدیم و باید با آن همه تجهیزات حدود ۲ کیلومتر پیاده می‌رفتیم. بالاخره به اروند کنار رسیدیم. به ما گفتند تحت هیچ شرایطی از سنگرها بیرون نروید چون ممکن است دشمن متوجه عملیات شود. از فرصت استفاده کردیم و مشغول خواندن دعا و مناجات شدیم. بعد از ظهر سوم دی‌‌ماه دستور آماده‌باش دادند. با بچه‌ها همدیگر را در آغوش می‌گرفتیم و حلالیت می‌طلبیدیم.»

غواصانی که در آب شهید شدند

برزگر شب عملیات را اینگونه شرح می‌دهد: «لباس‌های خاکی را درآوردیم و ساعت ۱۰ شب به سمت نقطه رهایی رفتیم. همیشه در عملیات‌ها سخت‌ترین نقاط را به لشکر ۳۱ عاشورا می‌دادند. گردان حبیب‌ابن مظاهر و گردان ولیعصر(عج) از لشکر عاشورا در عملیات کربلای ۴ حضور داشتند. آن شب تنها گردانی که به آب رفت، گروهان یک از گردان ما بود. به ما گفته بودند تحت هیچ شرایطی سرتان را از آب بیرون نیاورید. حدود ۵۰۰ متر نرفته بودیم که متوجه شدم شرایط غیرطبیعی است. سرم را به آرامی از آب بیرون آوردم و یک لحظه دیدم که همرزمانم با پیکر‌های قطعه‌قطعه و آغشته به خون روی آب آمدند. بعثی‌ها با چهارلول و دولول و آرپی جی و هر چه سلاح سبک و سنگین داشتند، روی سرمان آتش می‌ریختند. از ستون ما خیلی‌ از غواصان شهید شدند. چند نفری که مانده بودیم، تا جزیره ام‌الرصاص ادامه دادیم. از یک گروهان فقط ۶ نفر توانستیم به جزیره ام‌الرصاص برسیم. ما ۶ نفر می‌توانستیم مقدمات فتح جزیره را فراهم کنیم اما عملیات لو رفته بود و نیروهای عمل‌کننده دیگری نیامدند و به نظرم اگر می‌آمدند می‌توانستیم موفق شویم و بصره را به محاصره خودمان درآوردیم. بعد از عملیات کربلای ۴ به عقب برگشتیم و در موقعیت شهید قجریه قرار گرفتیم.»

فیلمی از سینه‌زنی غواصان لشکر عاشورا قبل از عملیات کربلای ۴

۷۰ نفر از غواصان حاضر در این فیلم، کربلای ۴ شهید شدند

برزگر درباره فیلم به جا مانده از سینه‌زنی غواصان گردان حبیب‌ابن مظاهر و گردان ولیعصر(عج) می‌گوید: «بیش از ۷۰ نفر از غواصان حاضر در این فیلم در کربلای ۴ به شهادت رسیدند که می‌توان به شهید حسن پام، حمید شهرتی، محمد باقری و وحید کاوه‌ای اشاره کرد. ضمن اینکه حدود ۸۰ درصد از غواصانی که در این فیلم هستند، در عملیات‌های دیگر از جمله کربلای ۵ به شهادت رسیدند. مداح این مراسم هم غواص شهید حاج رضا داروییان در اردیبهشت ۱۳۶۷ در شلمچه به شهادت رسید. در این فیلم یک نوجوان ۱۶ ساله که در دسته سینه‌زنی است، از جیبش شیشه عطری درآورده به لباس همرزمانش در سمت چپ و راست عطر می‌زند؛ این غواص به نام محمدی است که در عملیات کربلای ۵ به شهادت رسید.»

وی ادامه می‌دهد: «شهیدان غواص رحیم آذین، محمد دهقان، وحید کاوه‌ای، حمید شهرتی، حمید قاسم نژاد، محمد باقری، رسول عبداللهی، سیدحسین حسینی عربی، اکبر وفایی، منصورعاشوری، اسدالله اسدی، رحمان سیف‌احمدی، محسن اقدمی، سیروس ژیانی، حسن پام، علی تقی‌نژاد، صفر محمدپور، فریدون الیاسی، عبدالله‌نژاد، اکبر محمدنژاد، علی کفشدوز، اروجعلی داداش‌زاده، هم در این فیلم مشاهده می‌شوند که عملیات‌های کربلای ۴ و ۵ شهید شدند. ضمن اینکه رسول ذبیحی، میرعلی خطایی، علیرضا حاج اوغلی، مجید جعفرزاده، ناصر اسماعیل‌زاده، یعقوب احمدی، عزیز تیموری، حسن یونسی، رضا فتح الله‌زاده، سجاد مقبلی، حسن دوستی، حسن شبگرد، حبیب جعفری، خداوردی سالمی، صادق جباری، نیت‌علی اکبرلویی، ولی عبدالله‌پور، محرم شیرعلیزاده، حسن سبحانی، بهمن پرنون، سید قاسم موسوی، بهرام پژگل، رضا دوستی، منصور بخشی، محسن رشیدی، مختار بیننده، رضا نظری، محرم شیخ‌زاده، عیلرضا تقی‌زاده، فیروز ماهری و بنده هم جزو غواصان جامانده از لشکر عاشورا در این فیلم هستیم.»

عملیات «کربلای ۴» یکی از سختترین عملیات‌های دفاع مقدس بود اما به دلیل لو رفتن عملیات، رزمندگان به اهداف پیش‌بینی شده دست پیدا نکردند. ضمن اینکه نیروهای آموزش‌دیده زیادی در این عملیات به شهادت رسیدند. اما ۱۷ روز بعد از «کربلای ۴»، عملیات «کربلای ۵» انجام شد که می‌توان از این عملیات به عنوان عملیاتی برای پایان دادن قدرت‌نمایی صدام حسین نام برد.

پایان پیام/

منبع: فارس

کلیدواژه: غواصان لشکر عاشورا عملیات کربلای ۴

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۳۵۶۷۰۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

کار بزرگ شهید شفیع زاده در توپخانه سپاه

با آغاز جنگ تحمیلی و محاصره آبادان، با یک دسته خمپاره‌انداز که تحت مسئولیت شهید باکری اداره می‌شد به جبهه‌های جنوب شتافت. حسن به همراه تعدادی دیگر از رزمندگان برای حضور در جبهه آبادان با تحمل مشقات چندین روزه از طریق ماهشهر و به وسیله لنج از راه خورموسی خود را به این شهر رساند و در ایستگاه هفت مستقر شد. بعدها با فرمان حضرت امام خمینی(ره) مبنی بر شکستن حصر آبادان، نقش تاریخی خود را در شکستن محاصره آبادان و دفع متجاوزان و اشغالگران بعثی ایفا کرد.

به گزارش ایسنا، توپخانه سپاه در سال دوم جنگ به دنبال پیروزی‌های درخشان در عملیات‌های «فتح‌المبین» و «الی بیت‌المقدس» و به‌ دست‌آمدن حدود ۲۰۰ قبضه توپ غنیمتی از دشمن بعثی، با تلاش افراد خلاق و دوراندیشی چون شهید «حسن تهرانی‌مقدم» و شهید «حسن شفیع‌زاده» بنیان‌گذاری شد. این یگان مراحل رشد و شکل‌گیری خود را در کنار توپخانۀ ارتش در عملیات‌های مشترک ارتش و سپاه، ازجمله رمضان، مسلم‌بن‌عقیل، محرم، والفجرهای مقدماتی، ۱، ۲، ۳ و ۴ طی و از عملیات خیبر تشکیل مرکز تطبیق آتش و هدایت آتش توپخانه را به‌طورمستقل تجربه کرد.

نقش ارتش در آموزش پاسداران سپاهی واحد توپخانه

تأسیس مرکز آموزش توپخانه در اصفهان و بهره‌گیری از برادران پاسداری که دورۀ عالی توپخانه را در دانشکدۀ توپخانه ارتش گذرانده بودند، سبب شد که در فاصلۀ حدود دو ساله‌ی بین عملیات خیبر تا والفجر۸، کادرهای توپخانۀ سپاه در گروه‌های توپخانه و توپخانه‌های لشکری درحال تشکیل، آموزش‌های لازم را ببینند.

اینک به مناسبت سالروز شهادت شهید «حسن شفیع‌زاده» بخش‌هایی از زندگی نامه، ابتکارات و ویژگی‌های اخلاقی این فرمانده شهید را مرور می‌کنیم.

تولد و کودکی

حسن مرداد سال ۱۳۳۶ در شهرستان تبریز متولد شد. پدر مادر او از مقلدان امام (ره) بودند به همین واسطه حسن نیز با ایشان آشنا شد. سادگی، بی‌آلایشی و گذشت او در سنین کودکی زبان‌زد همه بود. در سن ۱۲ سالگی از نعمت پدر محروم شد. چون فرزند ارشد خانواده بود با آن روحیات و مردانگی‌اش عملاً غمخوار مادر فداکار و دلسوز خود شد. با جدیت تمام و احساس مسئولیت، بیشتر از گذشته هم درس می‌خواند و هم به مادرش در اداره امور منزل کمک می‌کرد و از مساعدت به خواهر و برادرانش نیز دریغ نداشت. ضمن اینکه به ورزش، خصوصاً وزنه‌برداری علاقمند بود، در دوران تحصیل، دانش‌آموزی باوقار، محجوب، مؤدب و کوشا بود و همواره سعی می‌کرد تکالیف دینی خود را انجام دهد.

حسن پس از اخذ دیپلم به سربازی رفت و هم‌زمان با اوج‌گیری حرکت توفنده انقلاب اسلامی در سایه رهنمودهای حضرت امام خمینی(ره) با روحانیون معظم در تبعید، همچون شهید «آیت‌الله مدنی» و شهید «آیت‌الله دستغیب » در تماس بود و در داخل پادگان، فعالیت‌های زیادی در راستای راهنمایی نظامیان و خنثی‌کردن تبلیغات حکومت نظامی انجام می‌داد و در همان حال به پخش پیام‌ها و اعلامیه‌های رهبر انقلاب در داخل و خارج پادگان نیز می‌پرداخت.

روزی که مأمورین رژیم، به دستور فرمانده حکومت نظامی، در تبریز قصد هجوم به منزل شهید آیت‌الله مدنی(ره)، جهت دستگیری ایشان داشتند، او به همراه دوستانش نقشه مقابله با مزدوران رژیم را در مراسم عزاداری عاشورای حسینی طراحی کرده بود، که قبل از هر گونه اقدام، ضد اطلاعات از موضوع با خبر شده و آن‌ها را جهت ادامه خدمت سربازی به مرند تبعید می‌کند. ایشان پس از چندی به فرمان حضرت امام خمینی(ره) مبنی بر ترک پادگان‌ها، خدمت سربازی را رها کرد و به سیل خروشان مبارزان امت اسلامی پیوست.

فعالیت‌های دوران انقلاب

او با شور وصف‌ناپذیری در روزهای سرنوشت‌ساز ۲۱ و ۲۲ بهمن ماه ۱۳۵۷ تلاش می‌کرد و برای به ثمر رسیدن انقلاب اسلامی از هیچ کوششی فروگذار نبود. هنگامی که در اوج پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی درب پادگان‌ها بر روی مردم باز شد به همراه تعدادی از جوانان و دانشجویان حزب‌الهی تبریز برای جلوگیری از افتادن سلاح‌های بیت‌المال به دست ضد انقلاب، بخشی از سلاح‌ها را جمع‌آوری کردند و گروه مسلحی را جهت دستگیری ضدانقلاب و ساواکی‌ها تشکیل داد.

ورود به سپاه و مقابله باضد انقلاب

شفیع‌زاده بعدها به دنبال تشکیل سپاه، به همراه دیگر برادران، اولین هسته‌های مسلح سپاه را پی‌ریزی کرد و در سمت مسئول عملیات سپاه تبریز در سرکوبی خوانین و اشرار آذربایجان و حزب منحرف «خلق مسلمان» نقش فعال داشت. هنگامی که به همراه «شهید باکری» در سپاه ارومیه انجام وظیفه می‌کرد به‌عنوان مسئول عملیات برای ایجاد امنیت آن منطقه، در درگیری‌های متعدد برای سرکوبی گروه‌های فاسد تلاش شبانه‌روزی کرد و توانست در تشکیلات حزب منحله دموکرات نفوذ کرده و باعث متلاشی شدن آن و دستگیری و اعدام تعداد زیادی از کادرهای آنان شود.

بهترین و پر ثمرترین لحظات حضور در سپاه تبریز، روزهایی بود که در بیت شهید آیت‌الله مدنی(ره) به‌عنوان مسئول تیم حفاظت ایشان انجام وظیفه می‌کرد. در جوار آن عالم عارف بود که غنچه‌های خلوص، صداقت، ایثار و زهد شهید شفیع‌زاده گُل کرد و بعدها در جبهه‌های نبرد نور علیه ظلمت میوه داد.

حضور در جنگ و مسئولیت‌ها

با آغاز جنگ تحمیلی و محاصره آبادان، با یک دسته خمپاره‌انداز که تحت مسئولیت شهید باکری اداره می‌شد به جبهه‌های جنوب شتافت. حسن به همراه تعدادی دیگر از رزمندگان برای حضور در جبهه آبادان با تحمل مشقات چندین روزه از طریق ماهشهر و به وسیله لنج از راه خورموسی خود را به این شهر رساند و در ایستگاه هفت مستقر شد. بعدها با فرمان حضرت امام خمینی(ره) مبنی بر شکستن حصر آبادان، نقش تاریخی خود را در شکستن محاصره آبادان و دفع متجاوزان و اشغالگران بعثی ایفا کرد.

شهید شفیع‌زاده پس از عملیات «طریق‌القدس» به‌عنوان رئیس ستاد تیپ کربلا که تازه تشکیل شده بود انجام وظیفه کرد و در شکل‌گیری، انسجام و فرماندهی آن نقش اساسی داشت.

در عملیات  «فتح‌المبین» معاون تیپ‌المهدی(عج) بود و خاطره رشادت‌ها و جانفشانی‌های او در اذهان مسئولین جنگ و همرزمانش هرگز از یاد نمی‌رود.

راه‌اندازی فرماندهی توپخانه سپاه

پس از این عملیات، با اندیشه بلندی که داشت و تجربیاتی که کسب کرده بود، متوجه شد با گسترش سازمان رزمی مردمی، برای انجام عملیات بزرگ، نیاز به تشکیلات پشتیبانی آتشی به نام توپخانه می‌باشد. با هم‌فکری تنی چند از فرماندهان، ضمن پی‌ریزی و سازماندهی اولین آتشبارهای توپخانه، مسئولیت هماهنگی پشتیبانی آتش در قرارگاه فتح در عملیات «الی بیت‌المقدس» را به‌عهده گرفت و به خوبی از عهده این وظیفه بزرگ برآمد. او با برخورداری از قدرت ابتکار، خلاقیت و آینده نگری، همیشه طرح‌های دراز مدت که مبتنی بر واقع‌بینی در کارها و برنامه‌ها بود ارائه می‌داد، ضمن آنکه بر مسأله آموزش نیروهای نیز تأکید فراوان داشت.

بعدها با تلاش بی‌وقفه و شبانه‌روزی خود قبضه‌های غنیمتی را در قالب توپخانه‌های لشکری و گردان‌های مستقل توپخانه به سرعت سازماندهی کرد و در «عملیات رمضان»، اکثریت قریب به اتفاق توپ‌ها را علیه دشمن بعثی به‌کار برد و در ادامه، با به‌دست آوردن توپ‌های غنیمتی بیشتر، گروه‌های توپخانه را به استعداد چندین گردان شکل داد. این گروه‌ها بازوهایی قوی برای فرماندهی قوای رزمی و پشتیبانی محکم برای رزمندگان بودند.

در نبردهای خیبر، والفجر ۸، کربلای ۱، کربلای ۴، کربلای ۵ که سپاه پاسداران به لحاظ عملیاتی مسئولیت مستقلی داشت، پشتیبانی آتش کل منطقه عملیات، با رهبری و هدایت ایشان انجام گرفت. اوج هنرنمایی و شکوفایی خلاقیت او در عملیات والفجر ۸ تجلی یافت. آتش پر حجم و متمرکزی که با برتری کامل، علیه دشمن اجرا کرد. به اعتراف فرماندهان اسیر عراقی، در طول جنگ کسی به خود ندیده بود؛ زیرا قسمت اعظم یگان‌های دشمن، قبل از رسیدن به خط مقدم و درگیری با رزمندگان اسلام، منهدم می‌شد.

سردار رحیم صفوی فرمانده وقت کل سپاه در پیامی با اشاره به نقش شفیع زاده گفته است: «سیمای او تجلی اراده و مقاومت و تلاش و پیکارش همواره الهام‌بخش رزمندگان بود. عزیزی که ثمره سخت‌کوشی‌های او در جبهه‌ها همیشه مشهود بود. با تقویت آتش سنگین پیکارگران جبهه نور، که صف دشمنان را از هم می‌گسست، رؤیای خام قادسیه را به کابوسی وحشتناک بدل می‌ساخت، اوج قدرت آتش توپخانه را جهانیان در نبردهای والفجر ۸ و کربلای ۵ وکربلای۸ به چشم دیدند و زبان به اعتراف آن گشودند، آن‌جا که شهید عزیز ما و همرزمانش با آتش سهمگین، لشکریان دشمن را مضمحل و ضایعات جبران‌ناپذیری بر خصم زبون وارد نمودند. »

شفیع‌زاده ضمن شرکت در تمامی صحنه‌های عملیاتی، مسئولیت فرماندهی توپخانه و طرح‌ریزی و هدایت آتش پشتیبانی را در قرارگاه‌های مختلف را به‌عهده داشت و آخرین مسئولیت او فرماندهی توپخانه نیروی زمینی سپاه و قرارگاه خاتم الانبیاء (ص) بود.

ویژگی‌های اخلاقی

شفیع‌زاده فردی صبور، متواضع، گشاده‌رو و بشاش بود. در تمام امور، ایثار و گذشت بسیاری از خود نشان‌می‌داد و در هر کاری که پیش‌می‌آمد ابتدا خود پیش‌دقم می‌شد. زمان عملیات و در زمانی که آتش دشمن در خط مقدم شدت پیدا می‌کرد، در خط اول حضور می‌یافت و آخرین وضعیت منطقه را برای برنامه‌ریزی صحیح و هدایت دقیق آتش، بررسی می‌کرد. در تصمیم گیری‌ها از نظرات دیگران سود می‌جست و در برخوردها و قضاوت عدالت را رعایت می‌کرد. در روابط اجتماعی، با دیگران رفتاری پخته و پسندیده داشت و در هر محیطی که حضور پیدا می‌کرد همگان را تحت‌تأثیر قرار می داد.

این فرمانده در انجام واجبات و ترک محرمات کوشا بود. به مستحبات اهمیت می‌داد. اهل نماز شب بود. کم سخن می‌گفت و با کردارش دیگران را به عمل صالح دعوت می‌کرد. از تشریفات و تجملات به شدت دوری می‌جست و سادگی و بی‌آلایشی را مشی خود قرار داده بود. در ایام پیروزی انقلاب اسلامی شب و روز نمی‌شناخت و بعد از آن، در طول جنگ تحمیلی، مخلصانه انجام وظیفه می‌کرد و هرگز راحت در بستر نخفت.

برادر این فرمانده نقل می‌کند: «دوبار او را در جبهه دیدم. بار اول زمانی بود که برای دیدنش به پادگان شهید حبیب اللهی اهواز رفتم و سراغ او را گرفتم. دوستانش خندیدند و گفتند اگر او را پیدا کردی سلام ما را هم به او برسان. مرتبه دوم در قرارگاه کربلا بدون هیچ‌گونه تکلفی در کنار سایر نیروها در آن گرمای سوزان جنوب در سنگر خفته بود، در حالی که روزنامه رویش انداخته بود. می‌گفتند شب نخوابیده و خیلی خسته است. او مدام در حال سرکشی از یگان‌ها و هماهنگی آتش پشتیبانی رزمندگان اسلام در جبهه‌های جنگ بود و معتقد بود هر چه قبل از عملیات تلاش کند به اذن الهی تضمینی برای موفقیت لشکریان جبهه حق خواهد بود. »

نحوه شهادت

حسن شفیع‌زاده روز هشتم اردیبهشت‌ماه سال ۱۳۶۶ در منطقه عملیاتی «کربلای۱۰» در شمال‌غرب(منطقه عمومی ماووت) درحالی که عازم خط مقدم جبهه بود، خودروی وی مورد اصابت گلوله توپ دشمن قرا گرفت و به شهادت رسید.

فرازی از وصیت‌نامه شهید شفیع‌زاده

خدایا من به جبهه نبرد حق علیه باطل آمده‌ام تا جان خود را بفروشم. امیدوارم خریدار جان من تو باشی، نه کسی دیگر.

...دلم می‌خواهد که در آخرین لحظه‌های زندگیم، بدنم و جسمم آغشته به خون در راه تو باشد، نه راه دیگر.

...سلام بر امت شهیدپرور و نمونه که با حضور همیشگی خود در همه صحنه‌های حق علیه همیشگی خود در همه صحنه‌های حق علیه باطل، اسلام و امام را یاری کرده و قدرت نفس کشیدن و خواب راحت را از دشمن سلب کرده است.

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • روایت حیرت‌ انگیز یک نویسنده از خاطره‌بازی دو فرمانده ایرانی و عراقی سال‌ها پس از جنگ تحمیلی
  • کافی است انسان باشد!
  • لشکر پیروز ۲۵ کربلا در جبهه مقاومت درخشیده است
  • عملیات نجات نفس‌گیر در سیل عربستان؛ مهارت این جوان ستودنی است! | فیلم
  • ثبت نام طولانی‌ترین پیاده‌روی اربعین آغاز شد
  • جدیدترین شماره مجله «خیمه» منتشر شد
  • عکس مدارگرد «مارس اکسپرس» از لشکر عنکبوت‌ها روی مریخ!
  • کار بزرگ شهید شفیع زاده در توپخانه سپاه
  • مستند جوانمرد؛ روایتی از زندگی شهید غیرت حمیدرضا الداغی
  • روایتی از شهید لشکر فاطمیون + فیلم